«رسوایی2» البته که امتداد همان نگاه سینمایی پر از طعنههای طنزآلود و اشارات سیاسی-اجتماعی است که ده نمکی پیشتر در سری «اخراجیها» و «رسوایی» و البته «معراجیها» تجربه کرده بود. بلحاظ متنی «رسوایی2» در امتداد «رسوایی» قرار گرفته و باز هم میکوشد تعارضاتی که میان یک روحانی عارف مسلک با برخی از تازه به دوران رسیدگان، به وجود میآید را روایت کند.
این روایت البته که با تکیه زیادی بر تیپهای مختلف اجتماع پیش میرود؛ از تیپ سیاست مدارانی که معضلات را نادیده گرفته و مرتب آنها را تکذیب میکنند تا تیپ جوانان تازه از راه رسیدهای که میکوشند با ریاکاری اسباب رشد خویش را فراهم کنند تا خبرنگاری که در خلاف جهت جریان آب به دنبال کشف حقیقت است.
لحن داستانی «رسوایی2» طوری پیش میرود که دو بار و در دو نقطه عطف، اثر کاملا مایههای فانتزی میگیرد.
روحانی عارف مسلک داستان همه گیر شدن فساد در جامعه و دوری از خدا را عاملی میداند در جهت سیر قهقرایی جامعه و نزول عذاب الهی اما هیچ کس حرف او را جدی نمی گیرد تا اینکه یک بار در میانههای فیلم و بار دیگر در انتهای آن تجسمی از نزول عذاب الهی بر کلان شهری پر از ریا و تزویر مصور می شود.
* وقتی مخاطب میخکوب میشود...
نقطه افتراق فیلم تازه دهنمکی با تمامی آثار قبلیاش و فراتر از آن با تمام محصولات تاریخ سینمای ایران همین تصویرسازی درست و استاندارد زلزله است.
ده نمکی برای آن که خود را از بند ممیزیهایی که ممکن بوده به دلیل اشارات صریح به تهران و سیاستمداران ساکن در تهران گریبانش را بگیرد رها سازد این طور وانمود کرده که مرکز اتفاقات فیلمش تهران نیست و کلانشهری خیالی است که ممکن است هر نقطه از ایران یا جهان باشد.
اما از آنجا که لوکیشنهای فیلم در تهران بوده اند، تصویرسازی زلزله «رسوایی2» هم کاملا در این جهت رخ داده که بعد از بروز زلزله در تهران ممکن است چه فاجعهای در این شهر روی دهد.
ده نمکی سعی زیادی کرده که با دقت زیاد و با نکته سنجی خاص خود نماهای مختلفی که نمایانگر عمق خرابیهای ناشی از زلزله در پایتخت هستند را کنار هم چیده و کاری کند مخاطبی که پای فیلمش نشسته کاملا منکوب و دهشتناک شود از اینکه خدای نکرده اگر زلزله ای در تهران رخ دهد چه ها که نخواهد شد...
* تصویری درست از یک فاجعه قریب الوقوع
بلحاظ تصویرسازی واقع گرایانه نماهای زلزله، فیلم ده نمکی را می توان نظیری دانست بر آثاری که رولند امریخ آلمانیتبار در هالیوود ساخته است.
امریخ که به فیلمسازی آخرالزمانی معروف شده عموما در آثار مختلفش و از جمله "201" و «روز پس از فردا» به تصویرسازی بخشی از موقعیتهایی می پردازد که ممکن است بر اثر رسیدن دنیا به وضعیت بحرانی به وقوع بپیوندد.
همان قدر که امریخ می کوشد با به کارگیری تصویرسازیهای رایانه ای، دهشتناکی اتفاقاتی که ممکن است در اثر رسیدن دنیا به پایانش رخ دهد را مجسم کند ده نمکی هم در «رسوایی2» کوشیده ترسناک بودن فاجعه ناشی از زلزله پایتخت را پیش روی مخاطبان بگذارد؛ فاجعه ای که سالهاست درباره احتمال وقوعش حرف زده می شود اما تا قبل از «رسوایی2» ده نمکی حتی یکی از کارگردانان سینمای ما جرأت نکرده بود درباره آن فیلم بسازد.
به گزارش نسیم، جالب است نهادهای دولتی که بودجههای هنگفتی برای فعالیتهای سینمایی در اختیارشان است هم هیچ گاه اولویتی را برای پرداختن به چنین سوژههایی درنظر نگرفتهاند.
در این شرایط حتی آن دسته از منتقدان شبهروشنفکرانی که در همه این سالها کوشیده اند تا میتوانند سینما و سینماگران ایرانی را بخاطر محدودیت سوژه هایشان نقد کنند هم کلمه ای درباره کیفیت بالای تصویرسازی وجه فانتزی «رسوایی2» حرفی نمیزنند تا بیش از پیش این حقیقت را فاش کنند که اصل برایشان نگاه سیاسی هنرمند است و نه محصول هنری که خلق میکنند.